جستجو
-
۱تصویر
تقسیم ارث میرزا نصرالله، ۱۳۳۹ ق
تقسیم ارث میرزا نصرالله در تاریخ بیست و سوم ماه ذیالقعده ۱۳۳۹ ق بین ورثهاش، که شامل بالاخانه زاویه فوق حانوت، دالان، و نصف از کفش کن میباشد. اموال مذکور با حضور طرفین به پنج سهم به این شرح تقسیم میشود: میرزا محسن که انتقال به سهمیه میرزا هدایت یافته، سهمیه میرزا هدایت، و یک سهم مادر استاد محمد رحیم.
-
۱تصویر
وکالت نامه برای رفع اختلاف بر سر دو دکان، ۱۳۴۳ ق
وکالت نامه مشهدی علی اکبر شاطر، مشهدی علی آقا، و خلیل الله (پسران کربلایی محمد حسن خباز شیرازی) به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای اقدام در باب رفع دعوی و اختلاف بر سر دو باب حانوت بقالی و لبافی واقع در بقعه مبارکه سید حاجی غریب [ناخوانا] با میرزا محمد حسن، میرزا محمود آقا باشی، محمد کاظم و عبدالرسول (وصایای مرحوم حاجی محمد صادق علاف)، حاج محمد مهدی، آقا ابوالقاسم، و آقا مصطفی (پسران مرحوم حاجی محمد رضای علاف)، و خانم سلطان؛ ۹ ذیقعده ۱۳۴۳ ق. مُهر در انتهای سند: هو العلی الاکبر
-
۲تصویر
صلح نامه بی بی خانم کبری، ۱۳۴۱ ق
دو برگه شامل بخشهایی از صلح نامه بی بی خانم کبری، دختر مشهدی سید بیک و همسر حاج حیدر علی تاجر، با کربلایی احمد و کربلایی ابوالقاسم، فرزندان حاجی محمد کاظم رزاز شیرازی
-
۱تصویر
وکالت نامه برای دریافت حق الارث، ۱۳۳۶ ق
وکالت نامه دختر مرحوم صدرالاطباء، به میرزا زین العابدین ملقب به سهام الشریعه برای اقدام جهت دریافت ترکه و متروکات مرحوم مزبور در دارالخلافه تهران، و درباره آنچه برادرش، میرزا علی اصغر خان، از طرف خود و سایر ورثه صدرالاطباء که در طهران هستند از خواهرش دعوی میکند، و همچنین سه باب دکان و سهم موکله مزبور از شش دانگ یک باب خانه که میرزا علی اصغر خان به ناحق تصرف کردهاست؛ در حاشیه سند، ادعای موکله رد شدهاست.
-
۱تصویر
صلح نامه بر سر کارخانه حصیربافی، ۱۳۴۱ ق
صلح نامه مشهدی احمد رزاز، پسر مرحوم حاجی محمد کاظم رزاز شیرازی، به وکالت از طرف خواهرش خانم عذرا، با عزیزالله حصیرباف، پسر مشهدی احمد رزاز، بر سر شش دانگ کارخانه حصیربافی، که دو دانگ آن ملک خانم عذراست، واقع در تل معروف به حصیربافی در شیراز با همه متعلقاتش به مدت یک سال و به مالالمصالحه ماهی سه تومان وجه نقد جاری در معاملات؛ در حاشیه، عزیزالله چهار دانگ و نصف از شش دانگ مزبور را با کربلایی محمدباقر، پسر مرحوم حاجی محمد کاظم شیرازی تاجر سرچهانی به مبلغ یک تومان وهزار دینار وجه نقد مصالحه کرده است.
-
۱تصویر
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ درباره چند ملک، ۱۳۲۸ ق
عریضه ورثه حاجی محمدحسن طباخ (محمدعلی و محمدحسین، پسران مرحوم، مشهدی محمدرضا، میرزا احمد، و صفیه خانم، فرزندان مرحوم رمضانعلی پسر حاجی محمدحسن طباخ) به حاجی شیخ یحیی، امام جمعه و جماعت فارس، درباره املاکی (شامل سه حانوت علافی، یک حانوت عصاری، و یک سرای عصارخانه) که بر اساس حکم صادره از عدلیه باید تخلیه کنند و به مدعیان (محمدباقر و حبیبالله، پسران مرحوم حاجی اسدالله) تحویل دهند، ولی از آنجاییکه در زمان اجرای حکم تعدادی از وراث در شیراز حضور نداشتهاند مبایعه صحت نداشته و ندارد. بعدا در حضور شاهدانی که این عریضه را امضاء کردهاند، محمدباقر و حبیبالله هر حقی را که از کاروانسرا، عصارخانه و...
-
۲تصویر
گزارش محکمه و اخطار به مادر آقا محمد علی، ۱۳۳۲ ق
رونوشت گزارش محکمه استیناف دیوانخانه عدلیه فارس درباره اعتراض آقا محمد علی به حکم محکمه درباره بدهی مادرش به میرزا زین العابدین و صلحنامه میان حاج میرزا محمد حسین تاجر، وکیل مادر آقا محمد علی، و میرزا زین العابدین؛ و اخطار محکمه استیناف به والده آقا محمدعلی درباره حجره سرایی که با میرزا زین العابدین مصالحه کرده است.
-
۱تصویر
وکالت نامه حاجی علی رضا بقال به همسر و پسرش، ۱۳۴۴ ق
وکالت نامه و وصیت نامه حاجی علی رضا بقال مبنی بر وصی شرعی و وکیل خود قراردادن همسرش (دختر مرحوم حاجی عباس بقال) و پسر بزرگترش، کربلایی محمد، برای اجرای وصیت و تقسیم دارایی به این ترتیب که ثلث از اموال از باغ، خانه، سه باب حانوت بقالی در محله لب آب، و اثاث البیت را خرج کفن و دفن و نقل به عتبات کنند، صد تومان وجه نقد بابت رد مظالم به مجتهد بدهند، پنجاه تومان نقد بابت سهم امام، سی تومان بابت زکات، و مابقی را میان فرزندان تقسیم کنند.
-
۱تصویر
وکالت نامه برای گرفتن ترکه و مهر، ۱۳۳۸ ق
وکالت نامه خانم بتول، دختر مرحوم درویش خان و همسر مرحوم عزیز خان، به میرزا زین العابدین سهام الشریعه برای گرفتن حصه ترکه شوهرش از سلطان خانم، مادر عزیز خان؛ همچنین برای گرفتن اجاره گذشته و مالالاجاره حانوت واقع در دروازه سعدی، خانه و دکانها، مهریه، و ارث یک هشتمی بتول خانم
-
۱تصویر
پیش نویس نامه وکیل به محکمه، ۱۳۳۲ ق
پیش نویس نامه یک وکیل به محکمه درباره رد ادعای مدعی با اشاره به مصالحهای که قبلا بین موکلش و مدعی صورت گرفته و بنا بر آن مدعی دیگر حقی ندارد